و خب من هم : <لعنت>
در شباهتی که سگ است
گیر کرده ام
در پشت سری که حرف ندارد
پشت در پشت نکرده ایم
در غیبت دیگری
دست دست می کنم پای لبهای غایب
ولوله برپا می کنم با خیال تخت
در /هم بر /هم
خوابمان می آید
راه نمی دهی به خیال خودت
در جای خالی تو
دهانم را بگذارم
حرفی ندارم / مثل پس
ایستاده لب نمی زنی به جز راست
می خوابد
+ نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 1:46 توسط امین رحمی زاد
|